آزیتا حسین زاده عطار | شهرآرانیوز؛ روز ملی عطار، از روزهای برجسته و مؤثر در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران است که فرصتی را برای یادآوری و تجلیل از شخصیت بزرگ ادبی، حکیم فرید الدین عطار نیشابوری، فراهم میکند که آثار او با عمق فلسفی و انسانی خود، الهام بخش نسلهای متمادی بوده و تأثیر عمیقی بر هنر، ادبیات و تفکر ایرانی گذاشته است.
در این گزارش، در گفتوگو با هنرمندان هنرهای تجسمی، به بررسی تأثیرات عطار بر هنر معاصر و بازتاب مفاهیم آثارش در هنر امروز میپردازیم. این گفتوگوها نه تنها به بررسی نحوه تأثیرگذاری عطار بر خلق آثار هنری میپردازد، بلکه به تأمل شخصی هنرمندان درباره جایگاه عطار در دنیای امروز و چالشهایی که به عنوان هنرمند در نمایش این مضامین با آنها رو به رو هستند، خواهد پرداخت.
حسین صالحی، هنرمند خوشنویس خراسانی، است که بسیار در آثارش از اشعار عطار بهره میبرد. او معتقد است: عطار از آن شاعرانی است که به شدت مورد اقبال خوشنویسان است. او اغلب در یک مصرع یا بیت در عین سادگی کلام، مفهوم وزینی را بیان کرده است و عطار از این جهت گنجینه عالی و بزرگی مانند خیام و فردوسی است که اشعارشان بسیار مورد اقبال خوشنویسان است. این هنرمند خوشنویسی، در وصف عطار و اشعارش توضیح میدهد: شیخ فرید الدین عطار نیشابوری در تاریخ ادبیات ما یگانه است. اطلاعات کمی درباره زندگی شخصی او سراغ داریم. مرگ او را در ۶۱۸ هجری شمسی حدس میزنند، اما همان هم در نقطه ابهام است. هر چقدر ابهام درباره زندگی عطار است، درباره شعر او اقبال وجود دارد. چون شعر عطار ویژگیهای خاصی دارد و یکی از این ویژگیها که مهمترین ویژگی شعر عطار است، سادگی کلام و سلامت در اشعار اوست.
عطار در طول تاریخ بسیار مورد توجه بوده است و ما در حقیقت میتوانیم او را به عنوان یکی از قلههای سلسله ادبیات عرفانی ایران برشماریم. صالحی در توضیح نگاه عرفانی عطار میگوید: اشعار عطار، عرفانی توأم با حرکت و پویایی دارد که انسان را دعوت میکند از تعلقات دست وپا گیر رها شود، اما گوشه گیری و انزوا را هم توصیه نمیکند. کتاب معروف منطق الطیر عطار، انسان را به پویایی و اتحاد دعوت میکند و ما را از تکروی جدا میکند. سیمرغی اگر هست به تنهایی معنایی ندارد و با جمع مرغان است که مفهوم پیدا میکند.
از این جهت اشعار عطار با سایر اشعار ادبیات ما متفاوت است. این هنرمند خوشنویسی در بیان کاربرد مضامین اشعار عطار در دغدغههای امروزی جوانان یادآور میشود: ما در ادبیاتمان قله کم نداریم و بسیار ادبیات غنی و قدرتمندی داریم، ولی بخشی از این ادبیات غنی و قدرتمند در هالهای از ابهام است و دلیل آن هم این است که ساختار پیچیدهای دارد و نسل نو که با زبان کهن آشنایی ندارند بسیار فهم اشعار آنها برایشان سخت است، اما عطار این گونه نیست. او به ساده گویی و شیرین بیانی معروف است و به این دلیل که مراتب عرفانی بسیار بالایی هم دارد، میتواند به روانترین شکل ممکن عرفان و مفاهیم اصلی زندگی را در بهترین حالت ممکن به جوانان و نوجوانان ما منتقل کند.
حسین صالحی همچنین ادامه میدهد: اگر قرار باشد ارزش اشعار عطار را متوجه شویم باید سخنان بزرگان ادبیات و عارفان دیگر را درباره او بشنویم. مثلا شیخ محمود شبستری با آن مقام والایش در ادبیات و عرفان در شعری میگوید «مرا از شاعری خود عار ناید/که در صد قرن، چون عطار ناید». میگوید اگر من را شاعر تلقی کنند، اصلا ناراحت نیستم، چرا که عطار هم شاعر واقعی است و تا یک قرن دیگر هم شاعری مانند او نخواهد آمد. حتی بزرگی مانند صائب تبریزی در شعری میگوید «خواهد رسید رتبه صائب به مولوی/ گر مولوی به رتبه عطار میرسد» عطار همیشه به عنوان سنجش معیار عرفان برای شعرا و عارفانی مانند مولوی و صائب تبریزی و بزرگان دیگر بوده و هست. اینها را کنار بیت معروف مولانا بگذارید که میگوید «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچهایم». همان مولانا در جایی دیگر میگوید که یک سلسلهای از کلام و ادبیات به من رسیده که من دنباله روی آن هستم که عطار روح آن و سنایی دو چشم اوست، ما در پی سنایی و عطار آمدهایم.
او درباره ویژگی مهم دیگر شعر عطار میگوید: اشعار عطار در حوزه رئال جادویی یا سورئال پیشرو است و نگاهش در منطق الطیر قرنها از زمانه خودش جلوتر است. این ساختار داستانی و نگاه بلند عرفانی که در قالب این کتاب آمده، بسیار امروزی است. ولی متأسفانه ما نیازمند این هستیم که برای این نگاه مدرن، ابزار مدرن هم در دسترس باشد که بتواند آن را صحیح بیان کند و این انجام نشده است و اگر امروزه این امکان وجود داشته باشد که هنرمندان هنرهای نو، بیشتر به شعر عطار بپردازند بسیار مورد اقبال قرار خواهد گرفت.
چون شعر عطار مانند شعر مولانا متمم است. حروف و کلمات و آواها در آن بسیار زیاد است و بسیار در خوشنویسی و گرایشهای نوین در خوشنویسی مثل نقاشی خط و کالیگرافی و هم به درد موسیقی میخورد. اگر این اتفاق سامان یابد سرمایه نوینی از معنا ایجاد میشود. درست است که منطق الطیر عطار بسیار دیده شده است، اما بقیه تألیفات و اشعار و قصیدههای او خیلی دیده نشده است و اگر به آنها پرداخته شود ما را به دنیای مدرنی از هنر وصل خواهد کرد.
ایده و نظر این هنرمند برای تقویت پرداختن به اشعار عرفانی شاعری مانند عطار در مشهد این است: ما در حوزه هنر یک بخش خیلی مهم داریم و آن اقتصاد است که حالش در کشور و شهر ما خوب نیست. آیا وقتش نرسیده است که وقتی گوهر نابی مانند عطار را داریم که شکلی از عرفان و اندیشه را ارائه داده است که همه قبولش دارند، متولیان فرهنگ مانند شهرداری و آستان قدس سرمایه گذاری و برنامه ریزی داشته باشند و با سفارش کارهای هنری با مضامین آثار و اشعار عطار به هنرمندان هنرهای تجسمی مختلف آن را در اختیار عموم مردم قرار دهند؟
این استاد خوشنویسی درباره برگزاری نمایشگاههایی با موضوع نمود اشعار عطار در هنرهای تجسمی میگوید: با توجه به اینکه عطار یک چهره بین المللی است جا دارد که نمایشگاههای هنرهای تجسمی و خوشنویسی در کشورهای دیگر نیز با موضوع اشعار عطار کار شود. البته همین اواخر هم استاد روزبه و استاد حبیب الماسیان، کاری در قالب موسیقی گروهی را در آرامگاه عطار انجام دادند که خیلی با اقبال مردم روبه رو شد و بی نظیر بود.
حسین رزاقی، هنرمند نگارگر خراسانی، است که عطار را عارف و شاعری میداند که اشعارش در ادبیات و فرهنگ زبان فارسی بسیار تأثیرگذار است و دو کار هنری از داستان سیمرغ عطار به تصویر کشیده است. او بر این باور است که نگاه فلسفی و عرفانی عطار به ادبیات در روایتهای او مانند داستان سیمرغ بیانگر این است که هر انسانی باید سفر معنوی را طی کند که بتواند به جایگاه و مقام اصلی انسانی خود دست یابد.
این هنرمند نگارگر میگوید: چیزی که در اغلب شعرای بزرگ کشورمان مانند سعدی، مولوی، حافظ و عطار است این است که اشعارشان با مدح و ثنای خدا آغاز میشده و بعد از آن تمسک به حضرت رسول و اولیای خدا داشتهاند و اغلب اشعاری مرتبط با قرآن دارند و این نشان میدهد که همین معنویت بسیار در ماندن نام آنها در تاریخ تأثیر داشته است و عزت و احترام آنها را تا نسلی که امروز هم با آن مواجهیم ماندگار کرده است.
حسین رزاقی یادآور میشود: در طرحی که من از داستان سیمرغ عطار کشیدم بار اول که چندین سال پیش بود خیلی مفهوم صحیح منتقل نمیشد، ولی در دو سال پیش که دوباره این داستان را روی بوم آوردم بیشتر به آن کنجکاو شدم و توانستم در قالب رنگها مفهومی را که عطار میخواست به مخاطب انتقال دهد، منتقل کنم. سی مرغ وقتی به قاف رسیدند تبدیل به سیمرغ شدند و این نشان میداد که اتحاد آن پرندهها کاری را که به تنهایی هر کدام نمیتوانستند انجام دهند، شدنی کرد. گروهی که هم فکر و یکدل شوند و با هم سنخیت داشته باشند میتوانند حتی به اهدافی که دست نیافتنی است دسترسی پیدا کنند.
او درباره کاربرد اشعار عطار در زندگی جوانان امروز بر این باور است که باید تفسیر بیشتری از اشعار عطار داشته باشیم و این باید توسط افرادی انجام شود که جهان بینی خاصی دارند. کسی که تزکیه نفس انجام داده باشد و روحش مسیحایی باشد باید این کار را انجام دهد. البته هنرمندان هم میتوانند در قالب آثار خود، عطار و زیبایی شخصیت و آثارش را به خوبی برای نسل امروز پدیدار کنند و به تصویر بکشند.
این هنرمند و مدرس هنر نگارگری درباره آثار عطار میگوید: زمانی میتوانی به درک واقعی از آثار عطار برسی که به یک بار خوانش آن بسنده نکنی. من هر بار که آثار عطار را میخوانم به درک عمیق تری از آن میرسم. مفهومی مانند وحدت وجود را در اشعار بزرگانی مانند مولانا و عطار با عمیق شدن به آن اشعار خیلی خوب میتوان دریافت کرد.
او درباره نمود اشعار عطار در هنرهای مختلف تجسمی میگوید: شعر عطار را فقط با نقاشی و نگارگری نمیتوان نشان داد، بلکه ما در هنرهای مدرن و هنرهایی مانند آبستره هم میتوانیم هنر پر مفهوم او را به تصویر بکشیم. بیان عطار و اشعار و باورش در دنیای هنر مدرن و امروزی هم بسیار شدنی است، ولی نوع خوانش و درک هنر او هم بسیار مهم است و کسی این توان را پیدا میکند که در راه این فهم، ریاضت و زحمت کشیده باشد.
او ادامه میدهد: ورود به دنیای اشعار و آثار عطار و کاربرد آنها در جامعه امروزی به یک خرد جمعی و تشکیل یک تیم نیاز دارد که هم فکر و همراه باشند و بتوانند کار فاخری را در اتحاد با هم ارائه دهند که متأسفانه در جامعه امروزی هنرمندان بزرگ بیشتر فردی کار میکنند که اگر دست در دست هم دهند شاهد آثار هنری فاخری در مطرح شدن عطار و اشعارش خواهیم داشت.